متن آهنگ :
سورنا : از کودکیم سوز تیز میرسید،وقتی قدم هنوز به زیر میز میرسید
من کف کف خط بودم لیست، از واقعه بعد واقعه پلیس میرسید
به نام ترس گه سارو کشید، و سار حصار که دارو کشید
پیشرو : وقتی غرقه اشکی تو رختحوابت،صلیبتو مشت کردی میبنی رفته خوابت
یه آه میکشی و کنارش حسرت، میبنی که بارون شدید تره از قبل
یاس : پس میکروفونو به دست من بده تا بگم، ازین زمونه و از دلی که تکه تکس
هر آهنگ منم مساوی با ذکر یک درد، ازینم ندارم یه فکر بهتر
از جومونگی بگم که شده سمبله رشادت، ایران براش شده مثل صندوق تجارت
پس هنزمند وطن الان کجاست نیست؟، اون تو زیر زمین میخونه چون که مجاز نیست
تو هم مثل منی تو هم کم درد نداری، درد اصلیت اینه که تو هم درد نداری
من کسی نیستم با این حرفا دردم بگیره، ولی این اشکارو کی میخواد گردن بگیره؟
شایع : سخته وقتی میگی از بلندپروازیاتو گیر نون شبی
همه فک میکنن یه چیزی زدی
سخته چن سال نبینن دستت کیسه خرید
سخته وقتی تو نگاه دورت حس میکنی یه دیدی نتونستی رو
سخته وقتی زیر قسطیو
یارو بت میگه بخند بگیره سلفی رو
دانیال : همیشه یه گزینه بوده اونم قوی بودنم
خب مرد شدم، نمیشه گفت بدی بود همش
اگه پر غلط املاییم سریع خوندم
یه سری چیزام هس که باید نگی رو ورق
صادق : پرنده کلافه بود لم میداد به خلاف نور
انگار که نداره جون غم میریخت توو تمام اون
حسرتای پرواز توو مغزش گِز گِز کرد
آسمونه درباز میگفتش نصفش چند؟
جیغ زد داد کشید ناله کرد و آه کشید
انگار نه انگار دنیا بود توو خواب سیر
همش توو لَک بود کِی میاد این فردا
پَراشو میکَند کش نیاد این دردا
لب به لب بود از آدما ، سر میزد هی به آهنا
دل رو داد به شبا دعاش ، جدا شد از توقعاش
خدا پهلوش بود نوازشش میکرد
فرشته مخلوق ، عبادتش میکرد
خلاصه جون کَند تا میله ها رو پَس زد
دوباره جون گرفت عین روزِ اول
ولی همیشه تیکه تلخِ قصه آخره
پرنده عقاب شکار و کوه و دامنه